مهرِ بدون معلم/ سیاستگذاری آموزی و پرورش از ریل خارج شد
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۵۶۹۲۴
وضعیت آموزش و پرورش به حدی آشفته است که با وجود گذشت دو هفته از شروع ماه مهر، برخی مدارس به دلیل کمبود معلم تعطیل هستند.
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - نرجس رخشانی؛ روز پنجشنبه بنا بر عادت هر روز، هنگام خوردن صبحانه مشغول دیدن برنامهی صبحانه ایرانی از شبکهی دو بودم. وقتی به قسمت سوالات مردمی رسید، اولین پیام این بود: ۱۲ روز است که مدرسهی فرزندم تعطیل است، چون معلم ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیام بعدی که خوانده شد دیگر از میزان بهت خنده ام گرفته بود. هم وطنی نوشته بود روز اول مهر که دانش آموزان به مدرسه رفته اند با این صحنه مواجه شده اند که مسئولین مدرسه را اجاره داده بودند. برای چند لحظه حس کردم در جهان موازی دیگری زندگی میکنم. دیدن و شنیدن این وضع فقط توی فیلمها ممکن بود، اما متاسفانه امروز شاهد آن هستیم که کودکانمان این اوضاع را تجربه میکنند.
سر و صدای این شرایط نه فقط در رسانهها و تلویزیون بلکه به توئیتر هم رسیده است. آقای اسماعیل آذرنژاد از فعالان حوزهی تعلیم و تربیت در توئیتی نوشت: «مدارس زیادی رفتم که سال تحصیلی شان آغاز نشده چرا؟ چون هنوز معلم ندارند. چرا؟ چون قرار است افرادی که امسال قبول شدند، معلم شان بشوند. افرادی بدون یک روز آموزش و مهارت تدریس و تسلط بر مواد درسی. کجای دنیا اینجور کودکانش را ویران و بی اهمیت میکند؟»
از آنجایی که همهی ما معمولا در خانه مان یا اطرافیانمان حداقل یک فرزند مدرسهای داریم، این مسئله را با گوشت و پوست و استخوانمان درک میکنیم. استرس و نگرانی نسبت به دیر شروع شدن کلاس فرزندمان از یک طرف و اضطراب نسبت به کیفیت تدریس معلم از طرفی دیگر. همهی ما دوست داریم فرزندمان دوران تحصیلش را به خوبی و با نهایت کیفیت بگذراند. دوست داریم به سمت علم و دانش روانه شود، اما وقتی ببیند مدرسه اش با گذشت ۱۲ روز از شروع مهرماه همچنان تعطیل است، چه پیامی برای او دارد؟ اثرات این اتفاقات کی خودش را نشان دهد خدا به خیر کند.
چاه عمیق کمبود معلم ۵ ساله شد
نمودار بالا را به دقت مشاهده کنید. منحنی بالا بیانگر روند پذیرش دانشجو معلم از سال ۵۸ تا ۱۴۰۲ است و منحنی پایین روند کاهشی مراکز تربیت معلم در کشور را در همان سالها نشان میدهد. طبق نمودار، در سال ۵۸ حدود ۳۴ هزار نیرو برای ۹ مرکز تربیت معلم گرفتیم. همچنین بیشترین مراکز تربیت معلم ما در سال ۷۱-۷۰ بوده است که ۵۲۶ مرکز با ۱۰۴ هزار دانشجو معلم داشتیم.
اگر روند ورودیهای تربیت معلم را در بازهی پنج ساله ۷۳-۶۸ بررسی کنیم، متوجه میشویم که در این پنج سال حدود ۴۰۰ هزار نفر وارد مراکز تربیت معلم شدند. ۳۰ سال بعد در یک شیب ۵ ساله یعنی حدودا از سال ۹۹ تا ۱۴۰۵، ما شاهد خروج این جمعیت هستیم. ارتفاع ستونها در آن پنج سال، چیزی حدود ۴۰۰ هزار نفر است، اما ارتفاع سمت راست نمودار با همهی این فشارها و روشهای جدیدی که برای ورود نیرو در نظر گرفته شد، به زور به ۱۲۰ هزار نفر میرسد. اوج این داستان آنجاست که اگر سال ۸۷ را نگاه کنید، ۴ سال هیچ نیرویی گرفته نشده و عملا میزان آن صفر بوده است.
اما بخش دیگر این ماجرا تعداد مراکز تربیت معلم است که تعداد آن از سال ۸۰ به بعد ۹۷ عدد شده است. از ۵۲۶ مرکز به ۹۷ مرکز رسیده است. یعنی با کاهش محسوس تعداد مراکز تربیت معلم، تعداد افرادی هم که در این باز جذب شده اند رفته رفته کاهش یافتند تا جایی که در سال ۸۷ به صفر رسیدند.
در همین شرایط که تعداد مراکز تربیت معلممان ۹۷ عدد است، امسال ۲۳ هزار نیرو برای دانشگاه فرهنگیان شهید رجایی جذب شد که این میزان نسبت به حالت استاندارد بسیار زیاد است. چرا که ظرفیت دانشگاه فرهنگیان در حالت استاندارد ۱۰ هزار نفر است، اما ۲۳ هزار نفر جذب میکند. این اتفاق خودش فاجعهی دیگری را میسازد و موجب کاهش کیفیت تربیت معلم میشود.
حال شما قضاوت کنید از آنجایی که اعداد و ارقام ابتداییترین دارایی هر وزارتخانه به شمار میآید، به نظر شما آیا این نمودار ساده در اختیار مسئولین سال ۸۰ نبوده است؟ آیا مسئولین ادوار آموزش و پرورش این نمودار را نداشتند تا با توجه به آن سیاست گذاری کنند و برای حوزهی تعلیم و تربیت برنامهای دقیق بریزند؟ این موضوع عمیقتر از آن است که بگوییم مسئولی از شرایط اطلاع نداشته و نمیدانسته است.
در نمودار آن قلههایی که در سال ۷۰ وجود داشته، باید ۳۰ سال بعد نیز ما شاهد همچین قلههایی میبودیم. نه اینکه به جای افزایش ظرفیت مراکز تربیت معلم، تعداد دانشگاههای فرهنگیان را کم کرده و نیروی کمتری جذب این وزارتخانه کنیم. قلههایی که اگر ایجاد میشد ما اکنون در درههای کمبود معلم نبودیم. بحران نیروی انسانی امروز، حاصل سالها سیاست گذاری غلط در این وزارتخانه است و همه در ایجاد این وضعیت مقصرند. هرچند که دولت فعلی اکنون در مقام پاسخ است و وظیفه دارد فکری به حال این اوضاع بکند تا روند اینگونه سیاستها متوقف شود و ترمز تصمیمهای غلط گرفته شود.
طبق گفتهی وزیر آموزش و پرورش ما هم اکنون ۲۰۰ هزار کمبود معلم داریم. این میزان کمبود از انباشت عدم جذب معلم در ۲۰ سال اخیر نشات میگیرد که اگر فقط اندکی مطابق این نمودار معلم جذب میکردیم، اکنون درگیر این بحران نبودیم.
مهرِ بدون معلم
وضعیت کلاسهای بدون معلم آنقدر وخیم است که محمد وحیدی؛ عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس صحن علنی مجلس در روز یکشنبه ۹ مهر ماه گفت: آغاز سال تحصیلی را شاهد هستیم، اما بیش از ۲۳ هزار کلاس درس در کشور فاقد معلم است. ۲۳ هزار کلاس درس! این رقم آنقدر بزرگ است که حتی تصور آن هم مشکل است. یکی از معلمان در توصیف این شرایط میگوید: مدرسه مان آنقدر کمبود معلم دارد که اگر بشود مدیر کسی را از داخل خیابان میآورد تا فقط سر کلاس باشد و کمی درس دهد.
سهمیهی در نظر گرفته شده برای آزمون آموزگاری امسال ۲۸ هزار نفر بود، اما طبق اعلام وزارت آموزش و پرورش، یازده هزار نفر از سهمیه خالی مانده است و کسی پذیرفته نشده است. در عین مصیبت بار بودن اوضاع این نکته امیدوار کننده است که تنها برای پر شدن کلاسهای درس هر کسی را نپذیرفتند، اما این نگرانی وجود دارد که هنوز مشکل کمبود معلم رفع نشده است.
اما سوال اینجاست که تکلیف برگزیدگان امسال چه شد؟ آیا آنها اکنون مشغول تدریس هستند یا هنوز وارد کلاس درس نشدند؟
طبق پرس و جویی که از چندتن از قبول شدگان آزمون استخدامی داشتیم، متوجه شدیم که در برخی از مناطق همچون شهر تبریز، به علت اضطراری بودن اوضاع، پذیرفته شدگان هم اکنون در مدرسه مشغول به تدریس هستند. یکی از این معلمان در گفتگو با خبرگزاری دانشجو گفت: از اول مهر تدریس را شروع کردم چرا که استان ما با کمبود نیروی شدیدی مواجه است.
دورهی سه ماههای که قرار بود جهت توانمندسازی داوطلبان برگزار شود، همزمان با سال تحصیلی و در حین اینکه آنها تدریسشان را شروع کردند، در روزهای پنجشنبه و جمعه برگزار میشود. آیا راهی کردن معلمها به کلاس درس بدون برگزاری این دوره کار درستی بود؟ بهتر نبود ابتدا آنها این دوره را بگذرانند و بعد به کلاس درس بروند؟ آیا همهی داوطلبان توانایی تدریس بی عیب و نقص را داشتند که بدون آموزش راهی کلاس درس شدند؟
این معلم در ادامهی گفتگو تاکید کرد: مشقت اصلی این بود که نتایج دیر اعلام شد و خیلیها نتوانستند به موقع برای سرویس، خانه، جابه جایی و ... اقدام کنند.
در روند اعلام نتایج نکتهی قابل تاملی وجود دارد. آزمون آموزگاری در اردیبهشت برگزار شد و از همان ابتدا قرار بر این بود که پذیرفته شدگان این آزمون از همین امسال شروع به کار کنند. پس چرا فرآیند اعلام نتیجه این همه طول کشید؟ آیا مدت ۴ ماه برای اعلام نتایج و فرآیند مصاحبهی این داوطلبان، فرصت کافی نبود که باز هم در نهایت اعلام نتایج به ۳۰ شهریور موکول شد؟ این تعلل و کم کاری از سوی آموزش و پرورش بوده است یا سازمان سنجش؟ چرا این دو سازمان کمی هماهنگ شده عمل نکردند؟
اعلام نتایج در روز ۳۰ شهریور یک کوتاهی بزرگ بود. علاوه بر اینکه داوطلبان زیادی سرگردان و بلاتکلیف بودند از آن طرف مشخص نبود که مسئول این بی برنامگی کیست؟ در آن ایام از یک طرف سازمان سنجش مدعی بود که نتیجهای برای آنها ارسال نشده است و از طرفی دیگر آموزش و پرورش از ارسال نتایج به سنجش خبر میداد.
اینگونه اتفاقها مردم را دلسرد میکند. امروز پس از سالها تجربه باید بدانیم که انجام درست یک کار نتیجهی تلاش چندین گروه است. حال تصور کنید که یکی از این گروهها کارش را به خوبی انجام ندهد، خروجی چه میشود؟
باید گفت با تمام گامها و اقدامات مثبت در روند برگزاری آزمون و شیوهی مصاحبه، هنگام اعلام نتایج، تیم کارش را به خوبی انجام نداد و این موجب شد تا ما اکنون با مدارسی تعطیل مواجه باشیم که علت تعطیلی شان کمبود معلم است.
در همهی این گیر و دارها پیشنهادات نسبت به حل مسئلهی کمبود معلم جالب توجه است. وزیر آموزش و پرورش میگوید: «ردهی شغلی همهی ما در وزارت آموزش و پرورش معلمی است. از دبیر گرفته تا وزیر و اگر کلاسی خالی باشد باقی معلمها میروند کلاس را پر میکنند و کار تدریس بچهها ادامه پیدا میکند تا معلم اصلی خودشان به آنها ملحق شود. اما آیا فردی که چندین سال در سمت مدیر یا معاون بوده، اکنون توانایی لازم برای تدریس را دارد؟»
یا در مصاحبهای دیگر، معصومه معصومیان؛ معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران برای جبران کلاسهای درس بدون معلم عنوان کرد: «تا ساماندهی کامل پذیرفته شدگان آزمون استخدام آموزگار، کادر مدرسه کلاس درس را پوشش میدهند.»
مگر تدریس یک کلاس کار آسانی است که اینگونه راجع به آن تصمیم گیری میشود؟ چرا نباید به گونهای برنامه ریزی کرد که هر چیز در زمان درستش اتفاق بیفتد؟ آیا نمیشد با کمی کار شبانه روزی و جهادی و احساس مسئولیت نسبت به فرزندان این خاک و بوم، کمی برای رساندن نتایج بشتر کار کرد و بیشتر در ادارهها ماند؟ آیا امکان این وجود نداشت که نتایج به موقع برسد و کلاسهای درس کمتری بدون معلم سال تحصیلی شان را شروع کنند یا پذیرفته شدگان با آمادگی بهتری در کلاس درس حاضر شوند؟
برای جبران بخشی دیگر از کمبود معلم، وزیر آموزش و پرورش خبر از آزمون تکمیل ظرفیت تا پایان مهر داد. باید دید شرایط و کیفیت این آزمون به چه صورت است؟ آیا این وعده در زمان گفته شده محقق خواهد شد؟
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: بحران کمبود معلم مراکز تربیت معلم آموزش و پرورش مراکز تربیت معلم پذیرفته شدگان آموزش و پرورش اعلام نتایج سال تحصیلی کمبود معلم بدون معلم هزار نفر کلاس درس ۲۳ هزار مدرسه ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۵۶۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلم خط اول تحول در تعلیم و تربیت و میراثدار انبیا در انسانسازی
خبرگزاری مهر، گروه استانها - علی ستاری: طبق پژوهشهای انجام شده دوران آموزشپذیریِ انسانها از مرحله جنینی آغاز میشود و این مرحله دورانِ تکوین تواناییهای فرد است که بخش عمده آن را از برقراری ارتباط با مادر فرا میگیرد.
چرخه تعلیم و تعلم خواسته یا ناخواسته بعد از تولد نیز ادامه پیدا میکند از این رو دین مبین اسلام به عنوان کاملترین دین الهی دستورالعملهایی را در این رابطه ارائه کرده است؛ در واقع والدین بایستی تا قبل از ورود کودک به اجتماعی خارج از خانه با تمسک به روشهای برگرفته از توصیههای کتاب آسمانی و بزرگان دین، کودک را برای پذیرش مسئولیتها و نقشهای جدید آماده کنند و بُن مایه تربیتی او را چنان تقویت کنند که قرارگرفتن در معرض ناهنجاریهای احتمالی شخصیت کودک را دچار آسیب نکند و در ورود به مدرسه دچار چندگانگیها نشود.
معلم محور توسعه در انسانسازی
کودکان در ایران حدوداً از هفت سالگی وارد یک اجتماع بزرگتر از خانواده به نام مدرسه میشوند؛ ۷ سالگی برای کودکان طبق روایات اسلامی آغاز دوره اطاعت پذیری است چرا که این کودک تا پیش از ۷ سالگی در دوران سیادت و آقایی بوده و با کمترین اشاره همه چیز برای او مهیا میشده؛ اما اکنون که به مدرسه ورود پیدا کرده است با نوع جدیدی از روابط آشنا میشود که چنانچه یاد نگیرد بین آنها تفکیک قائل شود ممکن است او را با مشکلاتی روبرو کند.
شاید یکی از اولین و مهمترین وظایف معلم در قبال کودک تازه وارد به مدرسه؛ آموزش اطاعتپذیری است؛ آموزشی که برای نسلهای پیشین بیشتر با اتکا به قوه قهریه و تنبیه و تهدید انجام میشد اما امروزه با توجه به توسعهای که در علوم ارتباطات به ویژه ارتباط با کودکان اتفاق افتاده است روشهای نرم جای روشهای سخت را گرفته است.
روشهای نرم در برخورد با کودکان به معلمان کمک میکند تا بیش از پیش در بین دانشآموزان جا باز کنند و از این طریق محوریت خود را در انسانسازی به فعلیت برسانند.
انسان برای اعتلا نیاز به آموزش در حوزههای مختلف دارد از این رو بخش عمدهای از نیازهای آموزشی و تربیتی دانشآموزان در دوران مدرسه گنجانده شده است و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آنها در ۶ ساحت دستهبندی کرده است که عبارتند از:
۱- تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، ۲- تعلیم و تربیت زیبایی شناسی هنری ۳- تعلیم و تربیت زیستی بدنی ۴- تعلیم و تربیت علمی فناورانه ۵- تعلیم و تربیت اجتماعی سیاسی۶ - تعلیم و تربیت اقتصادی حرفهای!
یعنی خروجی یک کودک ۷ ساله که وارد نظام تعلیم و تربیت شده است بعد از پایان مقاطع تحصیلی باید انسانی معتقد و اخلاقمدار، با سواد، دارای بینش سیاسی و اجتماعی باشد و این تربیت متعالی تنها در سایه توجهات معلم و معلمان اتفاق خواهد بنابراین نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران برای تحقق ساحات ۶ گانه سند تحول بنیادین باید سرمایهگذاری عظیمی بر روی فرد به فرد معلمان انجام دهد و سطح آنها در تمام ساحتها به صورت ویژه ارتقا دهد.
اهمیت تربیت دینی در کودکان
همانطور که در ساحتهای ششگانه ذکر شده است تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی نخستین وظیفه نظام تعلیم و تربیت ایران اسلامی است؛ چرا که دقیقاً دعوای ما با نظام سلطه و استکبار جهانی دقیقاً روی همین نقطه است و تا به این جایِ حرکت در تشکیل تمدن نوین اسلامی نیز حاصل رویشهای انقلاب در ساحت اعتقادی و اخلاقی بوده است.
ویژگیِ انسانهای معتقد و متخلق این است که قابلیت تکثیر دارند یعنی اگر شما یک انسان وارسته و در تراز آموزهها و ارزشهای دینی را تربیت کنید و در معرض اجتماع قرار دهید همان یک نفر هم میتواند به اندازهی حلقه ارتباطاتش بر روی دیگران و سایر افراد جامعه تاثیر مثبت و سازنده داشته باشد.
تربیت دینی به ویژه برای کودکان یعنی قرار دادن آنها در مسیری هموار؛ حتماً نیاز نیست که ما همه راه و رسم زندگی را با آزمون و خطا و شکست و پیروزی فرا بگیریم؛ دین آمده است که جلوی شکستها و زمین خوردنهای ما را بگیرد؛ بخش عمدهای از قرآن کریم سرگذشت پیشینیان است تا ما عبرت بگیریم و نخواهیم راه آنها را امتحان کنیم؛ بنابراین وقتی کودک را از همان بدو ورود به جامعه با تعالیم دینی و قصص قرآنی و مشی ائمه هدی علیهم السلام آشنا میکنیم یعنی خطرات طی طریق به سوی مقصد را برای آنها به حداقل میرسانیم چرا که صرفِ یادگرفتن یا دانستن منجر به عملکردن نمیشود و اینجاست که باز هم نقش معلم برجسته میشود.
معلمی میتواند بیشترین تاثیرگذاری را روی دانشآموزانش داشته باشد که خود نیز عامل به احکام الهی و مدافع اعتقادات حقه باشد و دانشآموزانش در تعامل با او شیرینی رعایت اخلاق دینی را بچشند.
معلمان خط مقدم تحول در آموزش و پرورش هستند
محمد قویدل مدیرکل آموزش و پرورش استان هرمزگان در گفتوگو با خبرنگار مهر ضمن تبریک روز معلم، اظهارداشت: به مناسبت گرامیداشت هفته معلم برنامههای متنوعی در این هفته برای معلمین در نظر گرفته شده است که یکی از برجستهترینِ آنها اعزام جمعی از معلمین استان به اردویی ملی در تهران است تا معلمان هرمزگانی نیز بتوانند از سطح بالای برنامهها بهرهمند شوند.
وی با اشاره به نواخته شدن زنگ سپاس معلم در سراسر مدارس استان هرمزگان، افزود: معلمان نقش بسیار مهمی در اجرای سند تحول بنیادین در مدارس دارند و خط مقدم تحول در آموزش به شمار میآیند.
این مقام مسئول عنوانکرد: یکی از ساحتهای مهم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش توجه به تربیت دینی دانش آموزان است از این رو در سطح استان تلاشهای خوبی انجام شده و ما سال گذشته موفق شدیم کانون فرهنگی تربیتی غدیر بندرعباس را بازسازی دوباره به چرخه فعالیتهای پرورشی باز گردانیم.
قویدل ادامه داد: اجرای برنامههای مرتبط با حوزه فرهنگ دینی یکی از اولویتهای آموزش و پرورش در استان هرمزگان است و از این بابت در سطوح مختلف مسابقات قرآن، عترت و نماز را با حضور جمع کثیری از دانشآموزان برگزار کردیم.
وی افزود: طبق همکاری تنگاتنگی که بین اداره کل آموزش و پرورش استان و مرکز مدیریت حوزه علمیه استان برقرار شده است در اکثر مدارس استان با استفاده از ظرفیت مبلغین و روحانیون نماز جماعت برگزار میشود و دانشآموزان از آثار و برکات نماز اول وقت برخوردار میشوند.
قویدل همچنین ترغیب دانشآموزان به شرکت در نماز جمعه و برگزاری جشن تکلیف دانش آموزانی که به سن تکلیف رسیدند را جز اهم برنامههای آموزش و پرورش در راستای تربیت دینی دانست.
مدیرکل آموزش و پرورش استان هرمزگان خاطرنشانکرد: امسال با توجه به اخذ سهمیه جذب مربی پرورشی ویژه استان هرمزگان که موفق به گرفتن آن شدیم میتوانیم برای سال آینده در حوزه تامین نیروی انسانی مورد نیاز در حوزه پرورشی اتفاقات بهتری را رقم بزنیم.
مهمترین میراث پیامبران تعلیم و تربیت است
حجتالاسلام محسن سالاری استاد حوزه و دانشگاه و امام جمعه شهرستان سیریک نیز در گفت و گو با خبرنگار مهر اظهارداشت: جامعه فرهنگی و معلمین گرانقدر از این افتخار برخوردارند که روزی که در تقویم به نامشان درج شده است با شخصیت وارسته و برجستهای چون استاد شهید مطهری عجین شده است؛ شخصیتی که به تنهایی یک نهضت متعالی بود و جریانی که او راه اندازی کرد همچنان نیز جاری و ساری است.
وی افزود: ما روزی چندین بار در نمازهای یومیه از خداوند متعال طلب هدایت به راه مستقیم داریم و اینکه خداوند در نمازها ما را مامور کرده است که این درخواست را داشته باشیم نشان میدهد که این طلب بسیار حائز اهمیت است و وقتی به نقش معلم و استاد راهنما توجه کنیم میبینیم جنس کارشان از اجابت همان درخواست روزانه ما در مقابل خداوند است از این رو معلمان باید بدانند که خداوند چه جایگاهی را به آنها عرضه کرده است.
امام جمعه شهرستان سیریک اذعان کرد: منبعی که پیامبران الهی به وسیله آن مردم را هدایت می کردند علوم به ودیعه گذاشته شده در کتب آسمانی و وحی است؛ پیامبران الهی از خود درهم و دیناری به ارث نگذاشتهاند بلکه مهم ترین ارث بر جای مانده از سوی آنها تعلیم و تربیت است چرا که اوج تعلیم و تعلم را در وجود انبیا میتوان دید که برای هدایتگری مردم حتی از بذل جان خود نیز ابایی نداشتند.
وی ادامه داد: وجه شباهت عالمان دینی و معلمان به پیامبران در هدایت انسان ها است وقتی میگوییم معلم فقط منظور معلمان استخدامی آموزش و پرورش نیست گاهی اوقات یک مادر خانه دار نیز با هدایت فرزندش به سوی نیکی ها نقش هدایت گری دارد و در مقام معلم نیز ستوده میشود.
حجت الاسلام محسن سالاری با اشاره به نقش سازنده شهید مطهری در جامعه اسلامی و جهت دهی به تفکرات انقلابیون اضافه کرد: جامعه ما در نظام تعلیم و تربیت باید به سمتی حرکت کند که نمونههایی چون شهید مطهری دوباره تربیت شوند و راه این نوع از تربیت انسان در گام دوم انقلاب عملیاتی کردن گفتمان شهید مطهری است چرا که شهید مطهریها اهل رشد دادت به بقیه هستند و این شهید والامقام نمونه بارز معلمی است که در تربیت دینی شاگردان خویش هیچ گاه کوتاهی نمی کند.
وی در پایان با اشاره به اهمیت تلاش برای تحقق برنامههای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، خاطرنشانکرد: سند تحول میتواند آموزش و پرورش را به یکی از بزرگترین مکاتب انسانسازی تبدیل کند از این رو همه تلاش مسئولین باید برای تحقق این مهم باشد.
کد خبر 6093658